برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
همان طور که میدانید تاریخ دقیق شهادت حضرت فاطمه الزهرا (س) در میان روایتهای مورخان متفاوت است و این زمان از چهل روز تا شش ماه بعد از رحلت پیامبر (ص) بیان شده است، اما میان علمای شیعه از میان چندین احتمال، دو احتمال معتبرتر است:
یکی روایت ۷۵ روز بعد از رحلت پیامبر (ص) و دیگری روایت ۹۵ روز بعد از رحلت ایشان است؛ بنابراین با توجه به رحلت پیامبر اسلام (ص) در ۲۸ صفر، بنا به روایت ۷۵ روز، از تاریخ ۱۳ تا ۱۵ جمادی الأوّل، را «فاطمیه اوّل» میخوانند و بنا به روایت ۹۵ روز، از تاریخ۳ تا ۵ جمادی الثانی را «فاطمیه دوم» میخوانند.
در عرف به دهه دوم جمادی الاول، از ۱۰ تا ۲۰ جمادی الاول که بنابر قول ۷۵ روز، شهادت آن بانوی بزرگوار در آن واقع شده است «دهه فاطمیه اول» و به دهه اول جمادی الثانی یعنی از ۱ تا ۱۰ جمادی الثانی، که طبق قول ۹۵ روز، شهادت حضرت زهرا (س) در آن واقع شده است، «دهه فاطمیه دوم» گفته میشود.
در این نوشته مروری بر چند فراز برجسته از زندگی حضرت زهرا (سلام الله علیها) که بیشتر کاربردی و علمی است؛ چرا که حضرت فاطمه علیها السلام «اسوه» و «الگو» است.
درودهای خداوند و فرشتگان وحاملان عرش او و همه آفریدگان زمینی و آسمانی بر آن گوهر قدسی باد که قالب انسانی یافت. آن صورت نفسی کلی، فیض بخش عوالم عقلانی، پاره حقیقت نبوی، سر آمد نگاه انوار علوی، سرچشمه اسرار، رهایی یافته و رهایی دهنده دوستدارانش از آتش دوزخ، میوه درخت یقین، بانوی بانوان دو عالم، نشناخت، مقام و ناشناخته مزار، روشنی چشم رسول و زهرا پاک بتول (سلام الله علیهما).
آنچه از احادیث معتبر و اخبار راویان اهل سنت بر می آید این است که حضرت فاطمه (س) سه وصیت نامه آنهم در موضوعات مختلف داشته اند. وصیت نامه مالی،سیاسی الهی و وصیت نامه مکتوب که اندیشیدن و تفکر در هریک از این وصایا می تواند چراغی روشنگر باشد برای اهل بصیرت و تفکر.
فضیلتی ناگفته از فضائل بانوی دو عالم! به نظر می رسد بسیاری از ما باید در چگونگی رویکرد خود به اهل بیت علیهم السلام تجدید نظر کنیم. تجدید نظری که می تواند جهت زندگانی ما را به عنوان پیروان آن بزرگان عالم خلقت، دگرگون بسازد. خوبست کمی صریح باشیم! بسیاری از ما گویا اصلا توجهی به بعد علمی اهل بیت علیهم السلام یا بعد سیاسی حیات طیبه ی ایشان نداریم واقعا گمان می کنیم - هر چند ناخودآگاه - که رویکرد ما به آن بندگان عالیقدر خداوند فقط باید رویکردی عاطفی باشد.